مدح امام محمد باقر علیه السلام
با وضو باید از مقامت گفت خـاتم الأنبـیاء سلامت گـفـت مـهـربـانـیِ بـیحـدی داری! خُلق و خُوی محـمدی داری تـا ابـد عــلـم را شـکــافـنـده دستِ مِهـر خـدای بـخـشنـده دیـدنت آرزویِ جابـر هاست شیعه مدیونِ قال باقر هاست پـنـدهـایت فـراتـر از پـنـدار معـدن العلم، مخزن الأسرار واژههـا بـر لبت زلال شـدند فـاتـح قــلـۀ کــمــال شــدنــد عـقـل شـد کـودک دبـستـانت پـای منبـر نـشست حـیـرانت مشق از کـیـمیایِ عـشق بـده درس جغـرافـیایِ عـشق بـده قـلمت کی قـرار میگـیـرد!؟ جوهر از ذوالـفـقار میگیرد ماندهام چند جبهه میجنگی!؟ رهـبـر انـقـلاب فـرهــنـگـی مکـتـبت اجـتهـاد عـلـمی شد کـربـلایت جـهـاد عـلـمی شد "کـربـلا" گفتم و دلت لرزید مـشک آبـی مقـابـلت لـرزیـد کربلا خاطرات تلخی داشت روضههای فرات تلخی داشت آب را رویِ خـیمهها بـستـند آب را با سـر و صدا بـستـند تشنگی، از بهار سیرت کرد گریههای رباب پـیـرت کرد |